هانس یورگن آیزنک متولد ۴ مارس ۱۹۱۶ روانشناس بریتانیایی آلمانی الاصل بود. او بیشتر به خاطر کارش در زمینه هوش و شخصیت به یاد میآید، اگرچه او روی موضوعات دیگری در روانشناسی کار میکرد. در زمان مرگش، آیزنک پربارترین روانشناس زنده بود که در مقالات مجلات علمی معتبر مورد بررسی قرار میگرفت.
تحقیقات آیزنک نشان داد که تیپ های شخصیتی خاصی در معرض خطر ابتلا به سرطان و بیماری قلبی هستند. محققان خطاها و مشکوک به دستکاری دادهها را در کار آیزنک شناسایی کردهاند و تکرارهای بزرگ نتوانسته است روابطی را که او ادعا میکرده است تأیید کند. یک تحقیق از طرف کینگز کالج لندن نشان داد که مقالات آیزنک که با همکاری رونالد گروسارت-ماتیچک نوشته شده بود، "با علم بالینی مدرن ناسازگار است" و 26 مقاله مشترک "ناامن" در نظر گرفته شدند. چهارده مقاله در سال 2020 پس گرفته شد و بیش از 60 بیانیه نگران کننده توسط مجلات علمی در سال 2020 در مورد انتشارات آیزنک منتشر شد. دیوید مارکس و راد بوکانان، زندگی نامه نویس آیزنک، استدلال کرده اند که 87 مقاله توسط آیزنک باید R باشد.
در طول زندگی خود، ادعاهای آیزنک در مورد نمرات IQ و نژاد، که برای اولین بار در سال 1971 منتشر شد، منبع قابل توجهی برای بحث و جدل بود. آیزنک ادعا کرد که نمرات IQ تحت تأثیر تفاوت های ژنتیکی بین گروه های نژادی است. باورهای آیزنک در مورد نژاد توسط تحقیقات بعدی بی اعتبار شده است و دیگر به عنوان بخشی از علم جریان اصلی پذیرفته نمی شود.
آیزنک در برلین آلمان به دنیا آمد. مادرش لوتری و پدرش کاتولیک بود. او دکترای خود را در سال 1940 از دانشگاه کالج لندن (UCL) دریافت کرد که در دپارتمان روانشناسی زیر نظر پروفسور سیریل برت کار می کرد و در طول زندگی کاری خود با او روابط حرفه ای پرفراز و نشیبی داشت.
آیزنک از سال 1955 تا 1983 استاد روانشناسی در مؤسسه روانپزشکی کینگز کالج لندن بود. او یکی از مشارکت کنندگان اصلی نظریه علمی مدرن شخصیت بود و به یافتن درمان برای بیماری های روانی کمک کرد. آیزنک همچنین یک مدل ابعادی متمایز را ایجاد و توسعه داد. ساختار شخصیت مبتنی بر تحقیقات تجربی- تحلیلی عاملی، تلاش برای لنگر انداختن این عوامل در تنوع بیوژنتیکی. در سال 1981، آیزنک یکی از اعضای موسس شورای فرهنگی جهانی شد. او سردبیر موسس مجله بین المللی شخصیت و تفاوت های فردی بود و در مورد آن نوشت. 80 کتاب و بیش از 1600 مقاله در ژورنال. هانس آیزنک با همسر اول خود یک پسر مایکل آیزنک داشت که او نیز استاد روانشناسی است. او از همسر دومش، سیبیل آیزنک، چهار فرزند داشت: گری، کانی، کوین و دارین. هانس و سیبیل آیزنک سالها به عنوان روانشناس در موسسه روانپزشکی دانشگاه لندن به عنوان نویسندگان و محققین همکاری کردند. سیبل آیزنک در دسامبر 2020 درگذشت و هانس آیزنک او در ۴ سپتامبر ۱۹۹۷ بر اثر تومور مغزی در بیمارستانی در لندن درگذشت. او یک آتئیست بود.
آیزنک پیشنهاد میکند که رفتار سیاسی را میتوان برحسب دو بعد مستقل تحلیل کرد: تمایز سنتی چپ و راست، و اینکه یک فرد چقدر "مهربان" یا "سرسخت" است. آیزنک پیشنهاد می کند که دومی به ترتیب ناشی از درون گرایی یا برون گرایی فرد است.
همکاران، تحقیقاتی را که اساس این کتاب را تشکیل میداد، به دلایل متعددی از جمله موارد زیر مورد نقد قرار دادند:
آیزنک ادعا میکند که یافتههای او را میتوان در کل طبقه متوسط بریتانیا به کار برد، اما افراد نمونه او بسیار جوانتر و تحصیلکردهتر از طبقه متوسط بریتانیا بودند.
طرفداران احزاب مختلف به روشهای مختلف جذب میشدند: کمونیستها از طریق شاخههای حزب، فاشیستها به شیوهای نامشخص و حامیان احزاب دیگر با دادن نسخههایی از پرسشنامه به شاگردانش و گفتن آنها برای اعمال آن به دوستان و آشنایانش جذب شدند.
نمرات با اعمال وزن یکسان به گروه هایی با اندازه های مختلف به دست آمد. به عنوان مثال، به پاسخهای ۲۵۰ نفر از هواداران طبقه متوسط حزب لیبرال، وزنی برابر با پاسخهای ۲۷ لیبرال طبقه کارگر داده شد.
نمرات بدون توضیح، در جهت هایی که از نظریه های آیزنک حمایت می کرد، گرد شد.
ژنتیک، نژاد و هوش
آیزنک از تأثیر قوی ژنتیک و نژاد بر تفاوت های IQ حمایت می کرد. آیزنک از سؤال آرتور جنسن در مورد اینکه آیا تفاوت در ضریب هوشی بین گروههای نژادی کاملاً محیطی است یا خیر حمایت کرد. در مخالفت با این موضع، آیزنک در جریان سخنرانی در مدرسه اقتصاد لندن توسط یک معترض به صورت مشت خورد. بچه های خردسالش را بکشد
آیزنک ادعا کرد که رسانه ها این تصور گمراه کننده را به مردم داده اند که دیدگاه های او خارج از جریان اصلی اجماع علمی است. آیزنک به بحث IQ، رسانه ها و خط مشی عمومی اشاره کرد که نشان می دهد اکثریت از همه بحث های اصلی که او مطرح کرده بود پشتیبانی می شود، و همچنین ادعا کرد که هیچ بحث واقعی در مورد این موضوع بین دانشمندان مربوطه وجود ندارد.
با توجه به این مناقشه، در سال 1988، اس. ا. بارنت، آیزنک را به عنوان یک "محبوب کننده پرکار" توصیف کرد و او نوشته های آیزنک را در این زمینه با دو قسمت از کتاب های اوایل دهه 1970 مثال زد:
-همه شواهد تا به امروز حاکی از اهمیت فوق العاده عوامل ژنتیکی در ایجاد تنوع زیادی از تفاوت های فکری است که ما در فرهنگ خود مشاهده می کنیم، و بسیاری از تفاوت های مشاهده شده بین گروه های نژادی خاص.
-کل دوره رشد توانایی های فکری کودک عمدتاً به صورت ژنتیکی تعیین می شود و حتی تغییرات شدید محیطی نیز قدرت کمی برای تغییر این رشد دارد.
بارنت انتقاد دیگری از نژاد، هوش و آموزش را از ساندرا اسکار نقل می کند که در سال 1976 نوشت که کتاب آیزنک "به طور کلی تحریک آمیز است" و "چیزی در این کتاب وجود دارد که تقریباً به همه افراد به جز WASP ها و یهودیان توهین می کند." اسکار به همان اندازه از آن انتقاد داشت. فرضیه های آیزنک، که یکی از آنها این فرضیه بود که برده داری در مزارع، آمریکایی های آفریقایی تبار را به عنوان نمونه فرعی کمتر باهوش آفریقایی ها انتخاب کرده است. اسکار همچنین از بیانیه دیگری از آیزنک در مورد ضریب هوشی بسیار پایین تر مهاجران ایتالیایی، اسپانیایی، پرتغالی و یونانی انتقاد کرد. ایالات متحده نسبت به جمعیت کشور مبدا آنها. "اگرچه آیزنک مراقب است که بگوید اینها حقایق ثابت نیستند (چون هیچ تست هوش برای مهاجران یا غیرمهاجران مورد نظر داده نشده است؟) اسکار می نویسد که خواننده دقیق نتیجه می گیرد که "آیزنک اذعان می کند که شواهد علمی تا به امروز اجازه نمی دهد. انتخاب واضحی از تفسیر تفاوتهای ژنتیکی از حقارت سیاهپوستان در تستهای هوشی، در حالی که «مطالعه سریع کتاب، مطمئناً خواننده را به این باور وا میدارد که امروزه شواهد علمی قویاً از این نتیجهگیری حمایت میکنند که سیاهپوستان آمریکا از نظر ژنتیکی در سطح پایینتری قرار دارند. سفیدپوستان در ضریب هوشی."
برخی از کارهای بعدی آیزنک توسط صندوق پایونیر، سازمانی که نژادپرستی علمی را ترویج میکرد، تأمین مالی شد.
شخصیت مستعد سرطان
آیزنک همچنین از طریق شرکت حقوقی نیویورک Jacob & Medinger که به نمایندگی از صنعت دخانیات فعالیت می کرد، بودجه ای برای تحقیقات مشاوره دریافت کرد. در یک سخنرانی در سال 1994 او اشاره کرد که از رینولدز برای ادامه تحقیقات کمک مالی خواسته است. وی در پاسخ به این سوال که نظرش درباره مشارکت وکلای صنعت دخانیات در انتخاب دانشمندان برای پروژه های تحقیقاتی چیست، گفت که تحقیقات باید بر اساس کیفیت آن قضاوت شود، نه اینکه چه کسی هزینه آن را پرداخت کرده است، و افزود که او شخصاً از این بودجه سودی نبرده است. به گفته بریتانیا. آیزنک بیش از 800 هزار پوند از این طریق دریافت کرد. آیزنک مطالعات زیادی انجام داد و ادعاهایی در مورد نقش شخصیت در سیگار کشیدن و بیماری داشت، اما او همچنین گفت: "شکی ندارم، سیگار کشیدن عادت سالمی نیست."
مقاله او "سرطان، شخصیت و استرس: پیش بینی و پیشگیری" به وضوح شخصیت مستعد سرطان (نوع C) را تعریف می کند. علم پشت این ادعا اکنون در تحقیقات کینگز کالج لندن در سال 2019 مورد بررسی عمومی قرار گرفته است.
ژنتیک شخصیت
در سال 1951، اولین مطالعه تجربی آیزنک در مورد ژنتیک شخصیت منتشر شد. این تحقیقی بود که از سال 1948 تا 1951 با دانش آموز و همکارش دونالد پرل انجام شد که در آن دوقلوهای همسان (تک تخمکی) و دو تخمکی (دو تخمکی) 11 و 12 ساله از نظر روان رنجوری آزمایش شدند. در مقاله ای که در مجله علوم ذهنی منتشر شده است به تفصیل توضیح داده شده است. آیزنک و پرل نتیجه گرفتند: "عامل روان رنجورخویی یک مصنوع آماری نیست، بلکه یک واحد بیولوژیکی را تشکیل می دهد که به طور کلی به ارث می رسد... استعداد عصبی تا حد زیادی به طور ارثی تعیین می شود.
مدل شخصیت
دو بعد شخصیتی برونگرایی و روان رنجوری در کتاب ابعاد شخصیت او در سال 1947 توضیح داده شده است. در روانشناسی شخصیت مرسوم است که به ابعاد با حروف اول E و N اشاره شود.
E و N یک فضای دو بعدی برای توصیف تفاوت های فردی در رفتار ارائه کردند. آیزنک اشاره کرد که چگونه این دو بعد شبیه به چهار تیپ شخصیتی است که اولین بار توسط پزشک یونانی جالینوس پیشنهاد شد.
N بالا و E بالا = نوع وبا
N بالا و E پایین = نوع مالیخولیایی
N پایین و E بالا = نوع سانگوین
کم N و کم E = نوع بلغمی
بعد سوم، روان پریشی، در اواخر دهه 1970، بر اساس همکاری آیزنک و همسرش، سیبیل بی. جی آیزنک، به مدل اضافه شد.
مدل آیزنک تلاش کرد تا نظریه دقیق علل شخصیت را ارائه دهد. برای مثال، آیزنک پیشنهاد کرد که برونگرایی ناشی از تغییر در برانگیختگی قشر مغز است: "درونگراها با سطوح بالاتری از فعالیت نسبت به برونگراها مشخص می شوند و بنابراین به طور مزمن بیشتر از برونگراها از نظر قشری برانگیخته می شوند." به طور مشابه، آیزنک پیشنهاد کرد که مکان در بعد روان رنجوری توسط تفاوتهای فردی در سیستم لیمبیک تعیین میشود. در حالی که به نظر میرسد که تصور اینکه درونگراها بیشتر از برونگراها برانگیخته میشوند، غیرمعمول به نظر میرسد، تأثیر احتمالی این امر بر رفتار به گونهای است که درونگرا به دنبال سطوح پایینتری از رفتار است. تحریک برعکس، برونگرا به دنبال افزایش برانگیختگی خود به سطح مطلوب تری است (همانطور که توسط قانون یرکس-دادسون پیش بینی شده است) با افزایش فعالیت، مشارکت اجتماعی و سایر رفتارهای تحریک آمیز.
مقایسه با سایر نظریه ها
جفری آلن گری، دانشجوی سابق آیزنک، یک تفسیر نظری جایگزین جامع (به نام نظریه زیست روانشناختی شخصیت گری) از دادههای زیستشناختی و روانشناختی مورد مطالعه توسط آیزنک ایجاد کرد – با تکیه بیشتر بر مدلهای حیوانی و یادگیری. در حال حاضر، پرکاربردترین مدل شخصیت، مدل پنج بزرگ است. ویژگی های ادعا شده در مدل پنج بزرگ به شرح زیر است:
وظیفه شناسی
توافق پذیری
روان رنجوری
گشودگی به تجربه
برون گرایی
برونگرایی و روان رنجوری در پنج بزرگ بسیار شبیه به صفات آیزنک به همین نام است. با این حال، آنچه او خصیصه روان پریشی می نامد با دو ویژگی در مدل پنج بزرگ مطابقت دارد: وظیفه شناسی و توافق پذیری (گلدبرگ و روزالاک 1994). سیستم شخصیت آیزنک گشودگی به تجربه را مورد توجه قرار نداد. او استدلال کرد که رویکرد او توصیف بهتری از شخصیت است.
مقیاس های روان سنجی
نظریه شخصیت آیزنک با مقیاسهای روانسنجی که او و همکارانش ساختهاند پیوند نزدیکی دارد. این مقیاسها شامل پرسشنامه شخصیت مادزلی (MPI)، پرسشنامه شخصیت آیزنک (EPI)، پرسشنامه شخصیت آیزنک (EPQ) و همچنین نسخه اصلاح شده (EPQ-R) و فرم کوتاه مربوط به آن (EPQ-R-S). نمایهگر شخصیت آیزنک (EPP) جنبههای مختلف هر ویژگی در نظر گرفته شده در مدل را تجزیه میکند. بحثهایی در مورد اینکه آیا این جنبهها باید تکانشگری را بهعنوان جنبهای از برونگرایی، همانطور که آیزنک در کار اولیهاش اعلام کرد، یا روانپریشی را در بر داشته باشد، وجود دارد. در کارهای بعدی خود اعلام کرد.
فراروانشناسی و طالع بینی
آیزنک معتقد بود که شواهد تجربی از فراروانشناسی و طالع بینی حمایت می کند. او توسط شکاکان علمی به دلیل تایید علم حاشیه ای مورد انتقاد قرار گرفت. به عنوان مثال هنری گوردون اظهار داشت که دیدگاه آیزنک "بسیار ساده لوحانه" بود، زیرا بسیاری از آزمایش های فراروانشناسی که او به عنوان مدرک ذکر کرد حاوی مشکلات جدی بود و هرگز تکرار نشد. جادوگر و شکاک جیمز رندی خاطرنشان کرد که آیزنک از روانی های متقلب به عنوان واقعی حمایت کرده است و آنها را ذکر نکرده است. تردستی. به گفته رندی، او «دیدگاهی کاملاً یک طرفه از موضوع» ارائه کرده بود. در سال 1983، آیزنک و کارل سارجنت کتاب خود را از Psi-IQ خود بشناسید منتشر کردند، که برای آزمایش توانایی های ادراک فراحسی خوانندگان طراحی شده بود. به گفته رندی. نویسندگان در عوض روشی بسیار جانبدارانه را به کاربران ارائه کردند که آزمایشها را بیمعنا میکرد و مطمئناً از تحقیقات بیشتر توسط آماتور جلوگیری میکرد.
آثار
کتاب
Dimensions of Personality (1947)
The Scientific Study of Personality (1952)
The Structure of Human Personality (1952) and later editions
Uses and Abuses of Psychology (1953)
The Psychology of Politics (1954)
Psychology and the Foundations of Psychiatry (1955)
Sense and Nonsense in Psychology (1956)
The Dynamics of Anxiety and Hysteria (1957)
Perceptual Processes and Mental Illnesses (1957) with G. Granger and J. C. Brengelmann
Manual of the Maudsley Personality Inventory (1959)
Know Your Own I.Q. (1962)
Crime and Personality (1964) and later editions
Manual of the Eysenck Personality Inventory (1964) with S. B. G. Eysenck
The Causes and Cures of Neuroses (1965) with S. Rachman
Fact and Fiction in Psychology (1965)
Smoking, Health and Personality (1965)
Check Your Own I.Q. (1966)
The Effects of Psychotherapy (1966)
The Biological Basis of Personality (1967)
Eysenck, H. J. & Eysenck, S. B. G. (1969). Personality Structure and Measurement. London: Routledge.
Readings in Extraversion/Introversion (1971) three volumes
Race, Intelligence and Education (1971) in US as The IQ Argument
Psychology is about People (1972)
Lexicon de Psychologie (1972) three volumes, with W. Arnold and R. Meili
The Inequality of Man (1973). German translation Die Ungleichheit der Menschen. Munich: Goldman. 1978. With an introduction by Eysenck.
Eysenck, Hans J.; Wilson, Glenn D. (1973). The Experimental Study of Freudian Theories. London: Methuen.
Eysenck, Hans J.; Wilson, Glenn D. (1976). Know your own personality. Harmondsworth, Eng. Baltimore etc: Penguin Books. ISBN 978-0-14-021962-3.
Manual of the Eysenck Personality Questionnaire (1975) with S. B. G. Eysenck
Eysenck, Hans J.; Wilson, Glenn D. (1976). A Textbook of Human Psychology. Lancaster: MTP Press.
Sex and Personality (1976)
Eysenck, H. J. & Eysenck, S. B. G. (1976). Psychoticism as a Dimension of Personality. London: Hodder and Stoughton.
Reminiscence, Motivation and Personality (1977) with C. D. Frith
You and Neurosis (1977)
Die Zukunft der Psychologie (1977)
Eysenck, Hans J.; Nias, David K. B. (1979). Sex, violence, and the media. New York: Harper Collins. ISBN 978-0-06-090684-9.
The Structure and Measurement of Intelligence (1979)
Eysenck, Hans J.; Wilson, Glenn D. (1979). The psychology of sex. London: J. M. Dent. ISBN 978-0-460-04332-8.
The Causes and Effects of Smoking (1980)
Mindwatching (1981) with M. W. Eysenck, and later editions
The Battle for the Mind (1981) with L. J. Kamin, in US as The Intelligence Controversy
Personality, Genetics and Behaviour (1982)
Explaining the Unexplained (1982, 2nd edition 1993) with Carl Sargent
Know Your Own Psi-Q (1983) with Carl Sargent
…'I Do'. Your Happy Guide to Marriage (1983) with B. N. Kelly.
Personality and Individual Differences: A Natural Science Approach (1985) with M. W. Eysenck
Decline and Fall of the Freudian Empire (1985)
Rauchen und Gesundheit (1987)
The Causes and Cures of Criminality (1989) with G. H. Gudjonsson
Genes, Culture and Personality: An Empirical Approach (1989) with L. Eaves and N. Martin
Mindwatching (1989) with M. W. Eysenck. Prion, ISBN 1-85375-194-4
Genius: The natural history of creativity (1995). Cambridge University Press, ISBN 0-521-48014-0
Intelligence: A New Look (1998)
ویرایش کتاب
Handbook of Abnormal Psychology (1960), later editions
Experiments in Personality (1960) two volumes
Behaviour Therapy and Neuroses (1960)
Experiments with Drugs (1963)
Experiments in Motivation (1964)
Eysenck on Extraversion (1973)
The Measurement of Intelligence (1973)
Case Histories in Behaviour Therapy (1974)
The Measurement of Personality (1976)
Eysenck, Hans J.; Wilson, Glenn D. (1978). The Psychological basis of ideology. Baltimore: University Park Press. ISBN 978-0-8391-1221-1.
A Model for Personality (1981)
A Model for Intelligence (1982)
Suggestion and Suggestibility (1989) with V. A. Gheorghiu, P. Netter, and R. Rosenthal
Personality Dimensions and Arousal (1987) with J. Strelau
Theoretical Foundations of Behaviour Therapy (1988) with I. Martin
دیگر
Preface to Pierre Krebs. Das Unverganglich Erbe